زندگي
يكديگر را دوست بداريد اما از عشق زنجير مسازيد. جبران خليل جبران ...
نویسنده :
مامی
13:09
اولين سيزده به در
سيزده به در امسال رفتيم باغ .هوا عالي بود و درختاي زردالوي باغ شكوفه كرده بودن . با ماماني و بابايي كلي عكس گرفتيم . آتيش روشن كرديم ، كوفته خورديم ثمين و آرتينا در باغ - روز 13 به در سال 90 ...
نویسنده :
مامی
12:01
هفت سين خونه ي مامي و بابابزرگ و دايي جون
هفت سين خونه خاله اكرم
هفت سين خونه ي خاله ثريا
دخترخاله ها چيدن اين هفت سينو ! حاجي فيروزه سفره خيلي با مزه بود. ...
نویسنده :
مامی
0:22
هفت سين بنفش
هفت سين خودمون
سال نو مبارك
سال نو مبارك به همه ي دوستاني كه به وبلاگ كودك جون سرميزنند . تصميم داشتم در ايام عيد به هر جايي كه براي عيد ديدني رفتيم با سفره هفت سينشون و با آرتيناي عزيزم عكسي بگيرم . تا جايي كه آرتينا بهم اجازه داد و سرحال بود اين كارو كردم ، بعضي جاها هم كه يادم رفت دوربينو با خودم ببرم .
نویسنده :
مامی
0:11
چهارشنبه سوري
چهارشنبه سوري خيلي خوش گذشت .خونه بابابزرگ اينا با يه آتيش كوچولو توي حياتشون.فشفشه هاي مختلف وكوزه جني!!! بابايي براي اينكه من نترسم ترقه نخريده بود . ...
نویسنده :
مامی
23:07